عملیات برخاست هواپیما
هواپیما باید متناسب با وزن، طول باند برخاست و شرایط محیطی پیکربندی شود. عملیات برخاست هواپیما به دلیل وجود پرمخاطرهترین سناریوها در عملکرد پرنده، بهعنوان یکی از بحرانیترین مراحل پرواز شناخته میشود. یک برخاست معمولی ممکن است بسیار سادهتر باشد و با استفاده از مدلهای تحلیلی بتوان آن را تخمین زد.
با این حال، در نظر گرفتن سناریوهای مختلف محتمل ممکن است مدلسازی را بسیار پیچیده کند. به این ترتیب، دستورالعملها و چکلیستهای پرواز برای ترکیب سناریوهای پیچیده هنگام تخمین عملکرد برخاست هواپیما تهیه شدهاند.
طول میدان متوازن
طول میدان متوازن حداقل فاصله موردنیاز برای انجام عملیات ایمن در باند فرودگاه است که بلند شدن هواپیما، لغو پرواز یا داشتن موتور غیر کارآمد را دربرمیگیرد. طول باند بر اساس تجهیزات و پارامترهای محیطی تعیین میشود.
اندازه و وزن هواپیما معمولا طول باند را تعیین میکند. طول باند باید در مواقع برخاستن ایمن هواپیما و در شرایط اضطراری مناسب باشد. برای برخاستن متعارف، مسافتی معادل عبور ایمن از یک مانع 10 متری لازم است.
برخی از عوامل تعیینکننده شرایط محیطی مانند ارتفاع فرودگاه از سطح دریا، دما، بادها و زمینهای اطراف هستند. وزن و سرعت هواپیما باید با توجه به شرایط محیطی پیکربندی شده تا از بلند شدن ایمن هواپیما اطمینان حاصل شود.
در اکتبر 2004، یک هواپیمای باری بوئینگ B747-200 هنگام برخاستن در هالیفاکس در نوا اسکوشیا کانادا سقوط کرد. هواپیما با توجه به وزن خود به درستی پیکربندی نشده بود و نتوانست به موقع، در فاصله چند متری مانده به انتهای باند فرود، به پرواز درآید.
قابل ذکر است که فواصل برخاست ایمن بسیار کمتر از قدرت میدان متوازن است. تعیین طول میدان متوازن توسط نهادهای نظارتی ملی همچون سازمان هواپیمایی کشوری کنترل میشود. تحت شرایط محیطی دادهشده، گواهینامه نوع هواپیما با روشهای برخاست ایمن صادر میشود.
در حالی که اکثر کشورها از استانداردهای تعریفشده توسط اداره هوانوردی فدرال آمریکا (FAA) پیروی میکنند، برخی ممکن است در مقررات عملیاتی خود کمی تفاوت ایجاد کرده باشند.
نیروی پیشران موتور
در طول یک عملیات برخاست، موتورها معمولا در حداکثر سطح نیروی پیشران تنظیم میشوند. سرعت رو به جلو و ارتفاع، بر عملکرد نیروی پیشران موتورها تاثیر میگذارد. این بدان معنا است که با افزایش سرعت هواپیما، میزان نیروی پیشران کم میشود و نیروی برآ افزایش پیدا میکند. در حالی که میزان تلفات به نوع موتور بستگی دارد، موتور باید نیروی پیشران از دسترفته را به دلیل تفاوت در خواص سیال (هوا) جبران کند.
ارتفاع شهر دنور 1600 متر از سطح دریا است. به این ترتیب، پروازهایی که از فرودگاه بینالمللی دنور خارج میشوند، باید اختلاف جرم حجمی هوا به میزان یک کیلوگرم بر متر مکعب در مقایسه با جرم حجمی هوا از سطح دریا به میزان 1.2 کیلوگرم بر متر مکعب را در نظر بگیرند. این اختلاف جرم حجمی ممکن است منجر به کاهش 20 درصدی نیروی پیشران موتور شود.
طول باند
برای یک هواپیمای باریکپیکر بوئینگ B737 MAX 8، هر یک از دو موتور نزدیک به 27 هزار پاوند نیروی پیشران تولید میکنند. نیروی برآ تولیدشده توسط بالها باید برابر با وزن هواپیما به میزان 70 تن باشد. در باند فرودگاهی از سطح دریا، تقریبا 1700 متر از باند برای عملیات عادی لازم است. علاوه بر این، طول میدان متوازن تقریبا 2450 متر برای عملیات ایمن در هر شرایطی موردنیاز است.
برای برخاستن از یک فرودگاه در ارتفاع بالا، مانند دنور، طول باند 2400 متر برای همان هواپیما با بار یکسان موردنیاز است. به طور مشابه، طول میدان متوازن تقریبا 3400 متر برای عملیات ایمن در هر شرایطی در چنین فرودگاهی ضروری است.
منبع:


